کد مطلب:50544 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:147

نقش تذکر در تربیت











نسبتهای دنیایی با امور این عالم، فریبنده و غفلت زاست و آدمی را از یاد حق و رویكرد به حقیقت بازمی دارد و به خود مشغول می سازد و هر چه این غفلت غلیظتر شود، دوری آدمی از مقصد تربیت بیشتر می شود و آنچه صیقل وجود انسان و پاك كننده ی

[صفحه 354]

زنگارهای دل از غفلت نسبت به حق است، توجه به حقیقت هستی و یاد محبوب حقیقی است. امیر بیان، علی (ع) در ضمن خطبه ای فرموده است:

«و اعلموا ان الامل یسهی العقل و ینسی الذكر، فاكذبوا الامل فانه غرور و صاحبه مغرور.»[1] .

بدانید كه آرزوهای نفسانی خرد را به غفلت وادارد و یاد خدا را به فراموشی سپارد. پس آرزوهای نفسانی را دروغزن دانید كه- آنچه خواهد- فریب است و امید بیهوده و خداوند آرزو فریفته است- و در خواب غفلت غنوده.

این غفلت عظیم جز با تذكر دائمی رفع نمی گردد و این ظلمت غلیظ جز با تلاشی پیگیر زدوده نمی شود، به بیان امیرمومنان (ع):

«بدوام ذكر الله تنجاب الغفله.»[2] .

به سبب یاد دائمی خدا، غفلت زایل می شود.

گناه از غفلت است و ظلم از ظلمت و آنچه غفلت و ظلمت را می زداید، تذكر دائمی است. اگر آدمی در غفلت نباشد، تن به نافرمانی خدا نمی دهد و اگر در ظلمت نباشد، دست به ستمگری نمی گشاید. از این روست كه نقشی تذكر در تربیت، نقشی كلیدی است و آنچه انسان را از غفلت و ظلمت نجات می بخشد، تذكر است. امیرمومنان علی (ع) درباره ی نقش تذكر در تربیت آدمی فرموده است:

«ان الله سبحانه جعل الذكر جلاء للقلوب، تسمع به بعد الوقره و تبصره به بعد العشوه و تنقاد به بعد المعانده.»[3] .

همانا خدای سبحان یاد (خود) را روشنی بخش دلها قرار داده است، دلها بدین وسیله از پس كری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سركشی، رام می گردند.

همه ی آثار پاك كننده از بدی و دور كننده از پلیدی و نیز نتایج معنوی و اخلاقی و اجتماعی كه در عبادات وجود دارد، به سبب تذكری است كه از عبادات حاصل می شود و انسان را از غفلت و ظلمت نجات می دهد. از این رو روش تذكر كوتاهترین راه وصول به مقاصد مطلوب است. امیرمومنان (ع) تذكر را چنین معرفی كرده است:

[صفحه 355]

«الذكر مجالسه المحبوب.»[4] .

یاد كردن، نشستن با محبوب است.

بدین ترتیب، تذكر موجب ادبی می شود كه انسان جز به فرمان محبوب و راهی كه او می خواهد نمی رود، چنانكه امام علی (ع) بر چنین تذكری تاكید نموده و لطف و رحمت محبوب حقیقی را یادآور شده است تا آدمی به خود آید و با تذكر حق خود را ادب سازد:

«و كن لله مطیعا و بذكره آنسا. و تمثل فی حال تولیك عنه اقباله علیك، یدعوك الی عفوه و یتغمدك بفضله و انت متول عنه الی غیره. فتعالی من قوی ما اكرمه! و تواضعت من ضعیف ما اجراك علی معصیته! و انت فی كنف ستره مقیم و فی سعه فضله متقلب. فلم یمنعك فضله و لم یهتك عنك ستره، بل لم تخل من لطفه مطرف عین فی نعمه یحدثها لك، او سیئه یسترها علیك، او بلیه یصرفها عنك. فما ظنك به لو اطعته! و ایم الله لو ان هذه الصفه كانت فی متفقین فی القوه، متوازیین فی القدره، لكنت اول حاكم علی نفسك بذمیم الاخلاق و مساوی الاعمال.»[5] .

طاعت خدا را بپذیر و به یاد او انس گیر. و به خاطر آر آن گاه كه تو روی از او گردانده ای، او روی به تو گرداند و تو را به خواستن بخشایش از خود می خواند و جامه ی كرم خویش بر تو می پوشاند و تو از او رویگردانی و دیگری را خواهان. پس چه نیرومند است و بزرگوار و چه ناتوانی تو و بی مقدار و چه گستاخ در نافرمانی پروردگار. در سایه ی پوشش او می آرامی و در پهنه ی بخشایش او می خرامی، نه بخشش خویش را از تو بریده و نه پرده ی خود را بر تو دریده، بلكه چشم به هم زدنی بی احسان او به سر نبرده ای، در نعمتی كه بر تو تازه گردانیده، یا گناهی كه بر تو پوشیده، یا از بلاییت رهانیده- با نافرمانی این چنین به نعمتش اندری- پس چه گمان بدو بری، اگر وی را فرمان بری؟ به خدا اگر این رفتار میان دو كس بود كه در قوت برابر بودند و در قدرت همبر- و تو یك تن از آن دو بودی- نخست خود را محكوم می نمودی كه رفتارت نكوهیده است و كردارت ناپسندیده.

[صفحه 356]

آنچه موجب كنار رفتن این غفلت و ظلمت است، جز تذكر نیست و والاترین یاد، یاد حق و یاد مرگ است، چنانكه امیرمومنان علی (ع) در نامه ی خود به حارث همدانی او را بدین روش به تربیت خوانده و فرموده است:

«و عظم اسم الله ان تذكره الا علی حق و اكثر ذكر الموت و ما بعد الموت.»[6] .

نام خدا را بزرگ شمار و آن را جز برای حق بر زبان میار. مرگ و پس از مرگ را فراوان یاد كن.


صفحه 354، 355، 356.








    1. همان، خطبه ی 86.
    2. شرح غررالحكم، ج 3، ص 220.
    3. نهج البلاغه، كلام 222.
    4. شرح غررالحكم، ج 1، ص 85.
    5. نهج البلاغه، كلام 223.
    6. همان، نامه ی 69.